Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آفتاب»
2024-05-04@22:22:56 GMT

نفوذی‌ها در میدان آرش

تاریخ انتشار: ۲۳ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۸۷۲۳۱

نفوذی‌ها در میدان آرش

آفتاب‌‌نیوز :

همین چند روز قبل بود که کویت و عربستان به صورت مشترک در بیانیه‌ای اعلام کردند، ایران سهمی از میدان آرش ندارد. با فاصله کمی، هادی بیگی‌نژاد، یکی از اعضای کمیسیون انرژی مجلس ایران که با حکم ابراهیم رئیسی، عضو هیئت تطبیق قرارداد‌های نفتی هم شده، در اظهارنظری عجیب گفت: «میدان آرش سیاسی شده و کشور‌ها روی آن مانور می‌دهند، ضمن اینکه میدان ذخایر زیادی ندارد که کشور‌ها بخواهند روابط خود را تحت‌الشعاع قرار دهند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حجم ذخایر آرش به میزانی نیست که کشور‌ها بخواهند بر سر آن مجادله کنند. راه‌حل موضوع، مذاکره است.»

این اظهارنظر عجیب که می‌تواند تبعات حقوقی نیز به دنبال داشته باشد، واکنش‌های زیادی را به دنبال داشت. هدایت‌الله خادمی، رئیس هیئت‌مدیره شرکت عملیات اکتشاف نفت ایران و عضو کمیسیون انرژی در مجلس دهم  در واکنش به اظهارات این نماینده گفت: «متأسفم که یک نفر از کمیسیون انرژی گفته ذخایرمان آنقدر زیاد نیست که در مورد آن بحث کنیم. ۴۰درصد این ذخایر در آب‌های ایران قرار دارد؛ چه یک مترمکعب چه یک میلیارد مترمکعب! به هر حال در آب و خاک ما قرار دارد و کسی نباید به آن چشم داشته باشد. عدم توسعه و عدم برداشت از این میدان برای ما یعنی اینکه فردا اگر کسی بخواهد بخشی از خاک ایران را بگیرد، می‌توانیم بگوییم آنجا که چیزی ندارد و از آن ساده عبور کنیم. اگر اینطور است، بگذاریم کویر لوت هم بگیرند یا همین خرمشهر را!» .

خادمی در این گفتگو شائبه حضور نفوذی‌ها در این ماجرا را به میدان می‌کشد و با کنایه می‌گوید: «از میادین مشترک ایران، کشور‌های عربستان و کویت برداشت کنند و ما هیچ نگوییم؟! متأسفانه یک‌زمانی فکر می‌کردیم که آمریکا و اسرائیل و انگلستان در ایران نفوذی دارند، اما امروز به نظر می‌رسد که قطر و کویت و عربستان هم در ایران نفوذی دارند!»

ایران ۳۰ میدان مشترک نفت‌وگاز با کشور‌های همسایه دارد. ۲۸ میدان در خلیج‌فارس و دو میدان در دریای خزر. با این میزان گستردگی منابع، ایران، اما از کشور‌های همسایه خود در میادین عقب مانده است. علت را چه می‌دانید؟

هر کشوری باید تلاش کند از منابع خدادادی که دارد به‌موقع و حداکثری برداشت کند. با این منابع سرمایه‌گذاری کند و از سود سرمایه‌گذاری کشورش را توسعه دهد و اصلش هم بماند برای نسل‌های آینده. همان روشی که کشور‌های نروژ و عربستان انجام داده‌اند. مجموع منابع نفتی و گازی ایران، رتبه اول جهان را دارد و در ذخایر گازی، دومین دارنده ذخایر جهان هستیم.

با این حال به ده‌ها دلیل در برداشت آن‌ها اهمال کرده‌ایم؛ عدم انگیزه، عدم نگاه به منافع ملی، ناشایسته‌سالاری و خدای ناکرده بحث نفوذ. ولی نداشتن نگاه به منافع ملی و بی‌اهمیتی به سرمایه‌های کشور باعث شده نسبت به همسایگان‌مان در میادین مشترک کمتر کار کنیم و برخی میادین را کلاً رها کرده‌ایم. مهم‌ترین میدان مشترک ما، پارس‌جنوبی است که بزرگ‌ترین ذخایر گازی جهان را دارد و قطر ۲۱ سال قبل از ما در آن شروع کرده به حفاری، توسعه و بهره‌برداری و برداشت کرده است و بازار ال‌ان‌جی دنیا را گرفته است.

ما بعد از ۲۱ سال شروع به بهره‌برداری از میادین مشترک کردیم. یعنی در یک فاصله ۲۱ ساله، همسایه‌مان از میدانی که مشترک است برداشت می‌کرده. فرض کنید یک حوض مشترک بوده و هر دو به یک میزان می‌توانستیم بهره برداری کنیم، اما همسایه ۲۱ سال قبل از شما شروع به برداشت کرده. حالا می‌توانیم بگوییم آن مورد به خاطر جنگ بود و آن میدان را توسعه دادیم و به برداشت خوبی رسیدیم، اما همان چاه‌ها و میدان نیاز به تعمیر و توسعه دارد. همان میدان لایه نفتی دارد که کشوری مثل قطر از همان لایه بین ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار بشکه در روز نفت برداشت می‌کند، در صورتی‌که برداشت ما از لایه نفتی پارس‌جنوبی عدد قابل ذکری نیست.

در مورد میدان فرزاد A و B که با عربستان مشترک هستیم، آن‌ها از سال‌های گذشته شروع به حفاری و برداشت کرده‌اند و دستگاه‌های حفاری دریایی مستقر کرده‌اند. سال ۱۳۹۰-۱۳۸۹ زمان مرحوم قاسمی بود که من دو دکل دریایی از چین وارد کردم و اولین دستگاه‌های ملکی دریایی بود که وارد ایران شد. آن زمان مدیرعامل شرکت حفاری شمال بودم. یکی از دستگاه‌ها را مرحوم قاسمی دستور داد که در میدان فرزاد برده و شروع به حفاری کردیم که بعد تعطیل شد. الان دو میدان فرزاد A و B کاملاً دست عربستان است و از آن برداشت می‌کند.

میدان گازی هم طوری است که اگر همسایه شما در بخشی از میدان یک سمت شروع به احداث چاه‌های زیادی کند و اقدام به برداشت، فشار گاز در همان سمت کاهش پیدا می‌کند؛ بنابراین سمت ما که گازش برداشت نشده و پرفشار است به سمت کشور همسایه می‌رود. چطور است که این کار را انجام نمی‌دهیم؟ چرا چنین میادینی را رها کرده‌ایم؟ چه کسی اجازه می‌دهد دیگری از منابعش برداشت کند؟ برادر به برادر حاضر نیست یک متر زمین ارث پدری را واگذار کند، ما میادین مشترک را به‌راحتی در اختیار همسایه‌ها گذاشته‌ایم که برداشت کنند و بخندند و ما هم کاری نمی کنیم.

میادین دیگر مثل فروزان هم با عربستان مشترک است و میزانی که آن‌ها برداشت می‌کنند، حداقل ۲۰ برابر برداشت ما است. میدان آرش هم ۴۰ درصدش در آب‌های ماست. قبل و بعد از انقلاب، آنجا چاه زدیم و ارتباطی به عربستان نداشته. الان کویت پای عربستان را وسط کشیده و راحت می‌گوید این میدان مربوط به کویت و عربستان است و ایران سهمی ندارد و متأسفانه ما هم تماشا می‌کنیم. الان باید دکل‌های دریایی که اکنون هفت تا در ایران بیکار هستند، در این میدان‌ها فعال می‌شد و شروع به عملیات حفاری می‌کردند و اگر کویت هم حرفی می‌زند باید از آب و خاک‌مان دفاع کنیم. فرض کنید کلاً ۱۰ مترمکعب باشد، مربوط به خاک و آب ماست و باید سفت و سخت بایستیم.

چطور شده کویتی که صدام حسین در عرض یک روز کل آن را گرفت و شیخ‌هایش فرار کردند و مردمش هم آواره شده و به خوزستان آ‌مدند، برای ما شیر شده و راحت می‌گوید میدان آرش مربوط به ما و عرستان است؟ در میدان خشکی هم وضعیت بهتر نیست. برای اینکه بگویم وضعیت چقدر بد است، سال ۱۳۸۹ که ۱۳ سال قبل است، ظرفیت تولید نفت و میعانات گازی‌مان حدود ۴ میلیون و ۲۷۰ هزار بشکه در روز بود.

الان که باید به ۷/۵ میلیون بشکه در روز می‌رسیدیم، حداکثر در رقم ۵/۳ میلیون بشکه در روز هستیم. ببینید چقدر فاجعه است. همه وزرا برنامه‌های خود را به مجلس می‌دادند، اعلام می‌کردند که در پایان دوره تولید نفت را به ۷/۵‌میلیون بشکه در روز می‌رسانیم، ولی الان به کمتر از سال ۱۳۸۹ برگشته‌ایم.

بحث سنگ‌اندازی‌هایی هم بود. برخی اجازه برداشت از میادینی که نیاز به سرمایه‌گذار خارجی داشت را نمی‌دادند. نمونه آن هم توتال که در فاز ۱۱ پارس جنوبی ورود کرد و آن میزان مخالفت با آن صورت می‌گرفت...

بحث تکنولوژی هست و منابع مالی دخیل هستند. اما نخواستن و نبود مدیران شایسته مهم‌تر است. برای اینکه این را اثبات کنم از ۲۵ سال قبل تاکنون هم میادین را با مشارکت کشور‌های اروپایی توسعه دادیم و هر وقت هم نبودند، مستقل خودمان انجام دادیم. برای نمونه فاز ۴ و ۵ پارس‌جنوبی که با همکاری یک شرکت خارجی و یک شرکت ایرانی که آن زمان شرکت ملی حفاری بود، انجام دادیم.

چند فاز دیگر را هم توتال انجام داد، اما فاز ۱۲، ۱۳، ۱۷، ۱۸، ۸، ۹ را بدون کمک هیچ خارجی‌ای خودمان انجام دادیم. یعنی هم بعد از آمدن خارجی‌ها انجام دادیم و هم قبلش و این‌ها چیزی نیست که میدان را رها کنید و بگویید تکنولوژی و پول نداریم. چون ابزار و امکاناتی که نیاز داریم همه جا به ما می‌دهند. مهم‌ترین بخش در دریا، دستگاه حفاری دریایی است که در ایران آنقدر زیاد داریم که ۷، ۸ تا بیکار هستند.

دانش فنی آن نیز در کشور وجود دارد. دانش نظارت بر کار حفاری ۱۲۰ سال است در ایران وجود دارد و الان هر دانشگاهی‌ای که دو سال در در حوزه نفت فعال بوده، چنین تجربه‌ای را دارد؛ بنابراین نمی‌دانم به چه دلیل نمی‌خواهیم انجام دهیم. اینکه بگوییم آدم‌های کم‌سواد و ناشایسته‌ای هستیم و پول نداریم، درست نیست. همین مدیران هر چه ناشایسته باشند، اما این کار آنقدر بزرگ نیست که نتوانند انجام دهند. خیلی از این کار‌ها انجام شده، ولی الان متأسفانه نمی‌دانم چرا قصد انجامش را ندارند. یک زمانی مقام معظم رهبری مدام از نفوذ صحبت می‌کرد و ما می‌گفتیم مگر امکان دارد در مسئولان و مدیران ایرانی باشد.

اکنون هر چه را می‌بینیم احساس می‌کنیم یک نفوذی دستش در کار است که اجازه انجام کار را نمی‌دهد و کار‌ها رها شده. چطور امکان دارد که کویت بتواند برای ما گردن‌کلفتی کند یا عربستان منابع مشترک ما را برداشت کند؟ چطور راه‌حلی پیدا نمی‌کنند و به عربستان نمی‌گویند شما حق برداشت از این میدان را ندارید؟ حداقل اگر پول و دستگاه و عرضه نداریم، خودتان یک شرکت بزنید و توسط آن میدان را توسعه دهید و درآمدش بین دو کشور تقسیم شود. این که کار راحتی است.

این کار را که باید خودمان انجام دهیم.

فرض کنیم نمی‌توانیم. بالاخره این میدان مشترک است و نباید فقط یک کشور برداشت کند. فرزاد A و B را اگر از شش ماه بعد شروع نکنیم دیگر قابل برداشت نیست و از نظر اقتصادی انقدر برداشت شده و صدمه دیده که شاید برداشت از آن اقتصادی نباشد و این موضوع، چندین سال است که همه کارشناسان می‌گویند، ولی متأسفانه هر چه بیشتر می‌گویند شنوایی گوش‌های مسئولان ضعیف‌تر می‌شود.

در خشکی هم این مسئله وجود دارد؟

در میادین خشکی هم وضعیت بهتری نداریم. الان عراق از میادین مشترک حفاری و برداشت می کند و ما با خودمان سرگرم شده و بازی می‌کنیم و هیچ‌کس حواسش نیست. کارفرما‌ها نظارتی ندارند، پیمانکاران گرفتار همدیگر و بی‌پولی و تعطیلی شده اند. نظارتی هم نیست و جایی هم نیست که مراجعه کرده و مشکلات شرکت‌های پیمانکاری را بگوییم. از طرف دیگر فلرسوزی که خیلی راحت است و نیازی به کسی نیست.

عربستان ۴ برابر ما تولید نفت دارد، ولی ما ۱۰ برابر آن‌ها گاز می‌سوزانیم. کلی شرکت در ایران هست که می‌توانند از این گاز برای تولید انرژی استفاده کنند؛ بنابراین ظاهراً کسی نمی‌خواهد کاری انجام دهد و تعجب می‌کنم برای نسل‌های آینده چه چیزی خواهیم گذاشت. همسایگان میادین مشترک را برداشت می‌کنند، وضعیت آب هم که مشخص است. باعث شرمساری است کشوری که دارنده ۵/۲‌درصد ذخایر گازی جهان است، الان باید به فکر واردات گاز باشد، در صورتی‌که الان باید ۱۸ تا ۱۹‌درصد بازار گاز دنیا را هم داشته باشیم. روسیه کمی از ما بیشتر گاز دارد، ولی قبل از جنگ اوکراین ۱۹‌درصد بازار گاز دنیا را داشت. متأسفانه اموال کشور دست یکسری مسئولان است که به کسی پاسخگو نیستند. مجلس هم با کسی کاری ندارد.

برخی از کسانی که دغدغه این مسائل را دارند، دعوت به سکوت شده‌اند که راجع به میادین مناقشه‌انگیز صحبت نکنند تا سبب اختلاف ما با کشور‌های شورای همکاری نشود. واقعاً چطور شفافیت و تفاهمنامه‌های قبلی را در این راستا نادیده می‌گیرند و به نفع مواضع سیاسی و به‌ضرر منافع ملی، سکوت مطالبه می‌کنند؟

برداشت بیشتر همسایه‌ها از میادین مشترک ما و عدم توجه مثل این است که خدای ناکرده کسی بخشی از کشورت را بگیرد و بگویی اجازه بده روابط‌مان درست بماند. کشور‌هایی که توهم زده و فکر می‌کنند ایران در وضعیت ضعف است، الان مثل کفتار به میادین مشترک ما حمله کرده‌اند. ما باید سفت بایستیم و بگوییم غلط می‌کنند که چنین فکری کنند و به سمت منابع و منافع ما بیایند. دولت باید سفت بایستد. ما که طلبکار هستیم و آن‌ها ادعا می‌کنند. ما باید یقه آن‌ها را بگیریم و بفهمانیم آب و خاک ایران جایی نیست که کسی چشم طمع داشته باشد. تعجب می‌کنم ما چه بدهی‌ای به کویت داریم و چرا باید کوتاه بیاییم؟

شاید، چون پای عربستان هم در میان است، ایران کمی مدارا می‌کند.

مگر ما ترسی از عربستان داریم؟ مگر ما یک کشور چندین‌هزار ساله با گستردگی منابع و نیروی انسانی نیستیم؟ عربستان یک کشور تک‌محصولی است. ما چه نگرانی داریم که اجازه بدهیم عربستان منابع ایران را ببرد؟ ما باید با چنگ و دندان از منافع کشورمان دفاع کنیم. اگر حفظ ارتباط با عربستان ملاک است، ولی عربستان ده بشکه بیشتر از منابع مشترک برداشت کند، این رابطه، رابطه قابل‌قبولی نیست. چرا ایران از این میادین مشترک بیشتر برداشت نکند و آن‌ها چنین کنند؟ ما که هم جمعیت‌مان بیشتر است و هم مشکلات‌مان بیشتر.

در حال حاضر مرز مشترک ایران و کویت هنوز مشخص نشده است. در این‌صورت چگونه کویت و عربستان می‌توانند ادعا داشته باشند که ایران سهمی از میدان آرش ندارد؟

به هر حال در این زمینه هم کارشناسانی وجود دارند. شرکت فلات قاره ایران سال‌ها قبل با پژوهش و بررسی به این نتیجه رسیدند که ۴۰درصد مخزن میدان آرش در آب‌های ایران وجود دارد. کویت و عربستان وقتی می‌بینند ما ماجرا را چندان جدی نگرفته‌ایم، با یک شرکت غربی قرارداد بستند و این شرکت به آن‌ها مشاوره داده که با این روش می‌توانید ادعا کنید، کل مخزن در آب‌های آن دو کشور وجود دارد. چنین ادعایی را که هر کشوری می‌تواند داشته باشد.

ما مشکل مشابهی را در خزر هم داشتیم. زمانی ایران قصد حفاری در آب‌های خود را داشت، اما کشور‌های دیگر ازجمله روسیه، آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان (بیشتر آذربایجان) مدعی بودند که دکل حفاری ایران در آب‌های این کشور قرار دارد. ما هم دستگاه را برداشتیم، ۲۶۰کیلومتر از بهشهر فاصله گرفتیم و در جایی قرار دادیم که می‌دانستیم آب‌های ایران است.

آذربایجان یک روز بعد ناو خود را به آن محل برد، اما پس از یک‌هفته دستگاه‌های خود را برداشت و با تغییر نقشه‌های نفتی خود، به‌نوعی سهم دریایی ایران را پذیرفت. بعد از آن ۱۵ روز حفاری کردیم، نفت کشف شد و تحت عنوان میدان سردار جنگل، دکل را راه‌اندازی کردیم. هرچند دولت‌های ایران پس از آن دستگاه را تعطیل کردند و به نزدیک سالن، منتقل کردند. منظور اینکه تا ایران اقدامی نکند، فایده‌ای ندارد.

ایران سال‌ها پیش دکل حفاری را به منطقه برده بود. اما چرا اقدامی نکرد؟

اختلاف وجود دارد. اما حال که این اختلاف وجود دارد باید دو طرف برای مذاکره پای میز بیایند. اینکه اختلاف وجود دارد، نمی‌توان اجازه داد که آن‌ها بتوانند از این میدان برداشت کنند و ما دست روی دست بگذاریم. به هر حال با مذاکره باید آن‌ها را قانع کرد و سهم ایران را گرفت. ما نباید از کویت بترسیم. کویت زور می‌گوید. اگر کویت زور می‌گوید بدترین اتفاقی است که اکنون برای ایران روی می‌دهد.

اخیراً هادی بیگی‌نژاد، یکی از نمایندگان مجلس گفته میدان آرش سیاسی شده و کشور‌ها روی آن مانور می‌دهند. او گفته این میدان ذخایر زیادی ندارد که کشور‌ها بخواهند روابط خود را تحت‌الشعاع قرار دهند. حجم ذخایر آرش به میزانی نیست که کشور‌ها بخواهند بر سر آن مجادله کنند و راه‌حل همان مذاکره است.

نظر شما در مورد این اظهارنظر چیست؟

به هر حال از این مجلس انتظار دیگری نمی‌شود داشت که گفته‌اند ذخایر آنجا در حدی نیست که بخواهیم حساسیتی در موردش داشته باشیم! متأسفم که یک نفر از کمیسیون انرژی گفته ذخایرمان آنقدر زیاد نیست که در مورد آن بحث کنیم. ۴۰درصد این ذخایر در آب‌های ایران قرار دارد؛ چه یک مترمکعب چه یک میلیارد مترمکعب! به هر حال در آب و خاک ما قرار دارد و کسی نباید به آن چشم داشته باشد. عدم توسعه و عدم برداشت از این میدان برای ما یعنی اینکه فردا اگر کسی بخواهد بخشی از خاک ایران را بگیرد، می‌توانیم بگوییم آنجا که چیزی ندارد و از آن ساده عبور کنیم.

اگر اینطور است، بگذاریم کویر لوت هم بگیرند یا همین خرمشهر را! چه ارتباطی دارد که چنین می‌گویند؟ می‌گویند: «فرستاد باید فرستاده‌ای/درون پر ز مکر و برون ساده‌ای/ فرستاده باید که دانا بُود/ به گفتن توانا و بینا بود». شما باید فردی داشته باشید که بتواند مذاکره کند. بحث آب‌های سرزمینی بسیار پیچیده است که اگر یک شرکت حقوقی قابلی را به‌عنوان مشاور در کنار خود نداشته باشید، ممکن است به‌سادگی سرت کلاه بگذارند، اما اگر مشاور حقوقی کارآمدی داشته باشید، هم می‌توانید حق‌تان را بگیرید و هم اینکه نگذارید منابع ملی کشور پایمال شود. در مورد میدان فرزاد B در سال ۱۳۸۹، عربستان دستگاه حفاری به این میدان آورده بود.

وقتی ایران هم دستگاه حفاری خود را به این میدان آورد، عربستان هم یک دستگاه حفاری داشت، به محض اینکه ایران هم آغاز به حفاری از میدان فرزاد B کرد، عربستان به‌طور مداوم دکل حفاری در این منطقه راه‌اندازی کرد تا بیشتر برداشت کند. خب ما هم باید همین کار را بکنیم. وقتی ما عقب بنشینیم و اقدامی نکنیم و برخی بگویند که ذخایر کم است و ارزش ندارد و به ایجاد اختلاف نمی‌ارزد، می‌شود هدر دادن منابع ملی و نادیده گرفتن منافع ملی و کسی چنین حقی ندارد.

آب و خاک فرقی نمی‌کند، وطنِ ماست. ما این همه شهید دادیم که یک سانتی‌مترمربع را دشمن نتواند بگیرد، الان اجازه بدهیم که از میادین مشترک ایران، کشور‌های عربستان و کویت برداشت کنند و ما هیچ نگوییم؟! اینقدر ضعف که خیلی بد است. متأسفانه یک‌زمانی فکر کردیم که آمریکا و اسرائیل و انگلستان در ایران نفوذی دارند، اما امروز به نظر می‌رسد که قطر و کویت و عربستان هم در ایران نفوذی دارند!

منبع: هم میهن

منبع: آفتاب

کلیدواژه: میدان گازی آرش نفت وگاز ایران ایران نفوذی دارند کشور ها بخواهند میادین مشترک کویت و عربستان کمیسیون انرژی برداشت کنند دستگاه حفاری آب های ایران میدان فرزاد انجام دادیم بشکه در روز عربستان هم پارس جنوبی میدان آرش منافع ملی مشترک ما آب و خاک سال قبل یک شرکت برای ما ۲۱ سال

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۸۷۲۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

وقتی «فرهنگ» در میدان «دیپلماسی» قد عَلَم می‌کند

با مطرح شدن موضوع «دیپلماسی»، عده‌ای تنها آن را به بُعد سیاسی محدود می‌کنند در صورتی‌که در علم سیاست و روابط بین‌الملل، دیپلماسی معنایی فراتر از بعد سنتی خود داشته و در این راستا موضوع «دیپلماسی فرهنگی» نیز امری قابل اهمیت و بحث است که در افزایش نفوذ و قدرت چانه‌زنی کشورها نقشی موثر دارد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، زمانی که واژه «دیپلماسی» به میان می‌آید، شاید برای عده‌ای تنها یادآور بُعد سیاسی موضوع باشد در صورتی‌که در علم سیاست و روابط بین‌الملل، دیپلماسی معنایی فراتر از بعد سنتی خود داشته و در این راستا موضوع «دیپلماسی فرهنگی» نیز امری قابل اهمیت و بحث است؛ به باور بسیاری از نظریه‌پردازان حوزه بین‌الملل، دیپلماسی فرهنگی از مصادیق قدرت نرم است که امکان قدرت نفوذ به کشور هدف قرار می‌دهد.

دیپلماسی فرهنگی می‌تواند به واسطه ریشه‌دار بودن و البته وجود اشتراکات فراوان به مراتب موفق‌تر از سایر دیپلماسی‌ها عمل کند زیرا اگر از نظر فرهنگی بتوان بر مردم منطقه یا کشوری تأثیر گذاشت، باورهای مردم آن کشور نیز به فرهنگ عرضه شده متمایل خواهد شد و در نهایت این اثر به مسائل سیاسی، اقتصادی و علمی نیز کشیده می‌شود؛ در واقع دیپلماسی فرهنگی فراتر از همه انواع دیپلماسی است و با هر اتفاقی اثر خود را از دست نمی‌دهد و در این مسیر نظام جمهوری اسلامی با پیروزی انقلاب، خود فرهنگ جدیدی را به جهان و به ویژه کشورهای اسلامی و به خصوص به همسایگان ارائه داد.

رئیس‌جمهور: دیپلماسی فرهنگی از ظرفیت‌های ما در عرصه دیپلماسی است.

موضوع دیپلماسی فرهنگی در برهه‌های زمانی و دولت مختلف با شدت و ضعف‌هایی مواجه بوده و بر این اساس باید گفت که در عملکرد حدود ۳ ساله دولت نیز موضوع دیپلماسی فرهنگی از ابعاد شاخص و قابل توجه بوده و بر این اساس آیت‌الله رئیسی در جلسه نظارت ستادی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که در دی ماه سال ۱۴۰۲ برگزار شد، بر این نکته تاکید داشت که «از مرز فرهنگی کشور به مانند مرز جغرافیایی باید مرزبانی شود. باید از این هویت ایرانی و اسلامی صیانت کرد یکی از ظرفیت‌های ما در کار دیپلماسی، دیپلماسی فرهنگی است. باید گره‌های ذهنی ساکنان خارج کشور را باز کنیم. امروز در جنگ روایت‌ها قرار گرفته‌ایم.»

یکی از بارزترین و نزدیک‌ترین وجود تمرکز دولت سیزدهم بر موضوع دیپلماسی فرهنگی، سفر اخیر رئیس‌جمهور و تعدادی از وزرا به پاکستان بود و در واقع وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این سفر از نشانه‌های پررنگ رویکرد فرهنگی این سفر است و در این مسیر رایزنی با مسئولان فرهنگی و سینمایی پاکستانی، در زمینه توسعه مبادلات فرهنگی و انعقاد قرارداد برای ساخت یک اثر سینمایی مشترک از مهم‌تری وجوه این مهم است؛ همچنین نام‌گذاری یکی از خیابان‌های کشور پاکستان به‌نام «ایران» نیز از دیگر وجوه قابل اهمیت این سفر بود.

دیپلماسی فرهنگی به معنای مدیریت روابط فرهنگی کشورها است

ایران دارای ۷ همسایه مرزی و ۱۰ همسایه ساحلی است که فرصت‌های بیشماری را برای دیپلماسی فرهنگی و سایر حوزه‌ها را برای ما فراهم می‌کند به ویژه اینکه فرهنگ ایران در بسیاری از کشورهای همسایه جریان و حضور قدرتمندی دارد از همین بررسی دیپلماسی فرهنگی دولت سیزدهم و تاکید و توجه بر گسترش تعاملات دیپلماتیک در زمینه‌های مختلف گروهی بر نفوذ بیش از پیش جمهوری اسلامی ایران در منطقه و طراحی سامانه‎‌های مختلف از جمله سامانه فرهنگی مشترک در راستای رسیدن به اهداف منظور را رقم خواهد زد و بر این اساس نوذر شفیعی استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا معتقد است که دیپلماسی مانند بسیاری از واژگان حوزه روابط بین‌الملل دچار تحول شده است و در این باره اظهار می‌کند: بر این اساس ممکن است برخی مفاهیم در نتیجه تحولات از بین رفته باشد یا برای مقطعی خاص باشد اما درباره واژه دیپلماسی باید گفت که تحول در مفهوم آن تقریباً هم پایدار بوده است.

وی با بیان اینکه زمانی تنها دیپلماسی سنتی را داشتیم اما امروزه دیپلماسی به‌علاوه دیگر واژگان شده که شرایط جدیدی را توضیح می‌دهد دو از مصادیق این موضوع دیپلماسی عمومی، فرهنگی، سایبری و… است، ادامه می‌دهد: این مفاهیم جدید، دیپلماسی مکمل نیز نام می‌گیرند چرا که تکمیل‌کننده دیپلماسی رسمی هستند که توسط دولت‌ها و وزارت خارجه دنبال می‌شود.

این کارشناس مسائل بین‌الملل با بیان اینکه دیپلماسی هنر و شیوه اجرای سیاست خارجی و یا به تعریفی مدیریت روابط خارجی است و طبق این تعریف زمانی که موضوع دیپلماسی فرهنگی مطرح می‌شود، به معنای مدیریت روابط فرهنگی کشورها است، توضیح می‌دهد: این نوع از دیپلماسی کارگزارانی دارد و بر این اساس یکی از مأموریت‌های وزارت خارجه تعیین رایزن فرهنگی است اما در کشور ما علاوه بر وزارت خارجه برخی نهادها مانند سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی نیز متولی این حوزه هستند.

کارشناس مسائل بین‌الملل: دیپلماسی فرهنگی منجر به افزایش قدرت می‌شود.

شفیعی با بیان اینکه دیپلماسی فرهنگی از مبادلات علمی تا پذیرش استاد و دانشجو و موضوعات هنر، سینما، شعر و موسیقی را شامل می‌شود، می‌گوید: مهم‌ترین ویژگی دیپلماسی فرهنگی قدرت جذب آن است به این معنا که ابزار قدرت نرم شناخته می‌شود و کار دیپلماسی فرهنگی ما باید جلب توجه کشورهای دیگر به مقولات فرهنگی ما باشد و در نتیجه باعث تأثیرگذاری ما بر دیگر کشورها شود یعنی می‌توان گفت خروجی این امر سیاسی است.

وی یادآوری می‌کند: زمانی که از طریق فرهنگ بر فرهنگ کشور دیگر تأثیر بگذاریم، در آن کشور نفوذ پیدا می‌کنیم که در نتیجه منجر به قدرت می‌شود.

این کارشناس مسائل بین‌الملل با تاکید بر اینکه دیپلماسی فرهنگی بخشی از کلیات روابط خارجی یک کشور است بر همین اساس محدود و محصور به دولت‌ها نمی‌شود اما ممکن است شدت و ضعف داشته باشد، خاطرنشان می‌کند: آنچه که در این موضوع اهمیت دارد این است که متولیان بدانند چه موضوعی را در چه زمانی و در کجا عمل کنند.

در منطقه آسیای مرکزی باید از اشتراکات زبانی سخن گفت

شفیعی با ذکر توضیحاتی بیان می‌کند: اگر بخواهیم از منظر شیعه‌گرایی به سمت آسیای مرکزی حرکت کنیم، پاسخگو نیست چرا که در آن منطقه باید از اشتراک زبان فارسی استفاده کرد و در مقابل در کشورهایی مانند عراق از پتانسیل شیعه بودن استفاده کرد و در برخی کشورها مانند پاکستان و عربستان باید از عنصر مسلمان بودن استفاده کرد.

وی با اشاره به سفر اخیر رئیس‌جمهور به پاکستان و نمود موضوع دیپلماسی فرهنگی در این سفر تصریح می‌کند: پاکستان ۲ نگاه فرهنگی به ایران دارد، اول نگاه فرهنگی ملی، یعنی به ایرانی بودن ما توجه دارد و بر این اساس خود را بخشی از گهواره فرهنگی و تمدنی ایران می‌داند بنابراین زمینه برای تأثیرگذاری ما بر این کشور فراهم است اما نگاه دوم نگاه دینی و مذهبی است و بر این اساس پاکستان این نگاه را دارد که چون ممکن است اختلافاتی مطرح شود، نگرانی‌هایی وجود دارد.

این کارشناس مسائل بین‌الملل در پایان می‌گوید: در سفر رئیس‌جمهور به پاکستان باید ۳ نکته توجه می‌شد یعنی از فرهنگ، تمدن فارسی و اسلامیت ایران و پاکستان، مورد توجه قرار می‌گرفت که احتمالاً این نگاه حاکم بوده است.

انعقاد قراردادهای خواهرخواندگی از جمله بسترهای ایجاد دیپلماسی فرهنگی است

محمدعلی بصیری عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان و رایزن اسبق فرهنگی ایران در سنگال نیز در گفت‌وگو با ایمنا معتقد است که دیپلماسی ابزار سیاست خارجی است و در این باره اظهار می‌کند: چند مدل دیپلماسی داریم چرا که سیاست خارجی تعقیب اهداف و اصول برون‌مرزی توسط دستگاه‌های مربوطه است و بر این اساس اجرای سیاست خارجی به دیپلماسی تعبیر می‌شود که دارای شاخه‌های مختلف کلاسیک، مدرن و پست مدرن است.

وی ادامه می‌دهد: دیپلماسی رسمی یا کلاسیک ارتباط میان دیپلمات‌های رسمی یا بازیگران دولتی کشورها است تا اهداف سیاست خارجی را دنبال کنند اما زمانی که حوزه بازیگران گسترده شود، وارد دیپلماسی عمومی می‌شویم یعنی در کنار دیپلمات‌های رسمی، بازیگران غیررسمی نیز به کمک سیاست خارجی می‌آیند و بخش غیردولتی دو کشور باهم ارتباط برقرار می‌کنند.

رایزن اسبق فرهنگی ایران در سنگال با اشاره به شیوه‌های مختلف اجرای دیپلماسی فرهنگی می‌گوید: امروزه شهرهای بزرگ برای گسترش دیپلماسی فرهنگی اقداماتی از جمله انعقاد قراردادهای خواهرخواندگی انجام می‌دهند که منجر به ارتباط میان بازیگران غیر رسمی می‌شود و در نهایت منجر به توسعه روابط خارجی در ابعاد مختلف می‌شوند.

رایزن اسبق فرهنگی ایران در سنگال: ابعاد گردشگری، علمی و پزشکی ایران از جمله ظرفیت‌های این کشور در حوزه دیپلماسی فرهنگی است.

بصیری در در ادامه در خصوص ظرفیت‌های ایران در حوزه دیپلماسی فرهنگی تصریح می‌کند: ایران دارای ظرفیت‌های اساسی است که می‌تواند منجر به فعال شدن دیپلماسی فرهنگی شود؛ اولین مسئله این است که ایران کشوری ۴ فصل است که ظرفیتی جذاب برای جذب گردشگر است، همچنین ابنیه تاریخی، آثار باستانی، ظرفیت‌های علمی، دانشگاه‌ها و ظرفیت‌های پزشکی از ظرفیت‌های ایران در حوزه دیپلماسی فرهنگی است.

وی همچنین در خصوص سفر اخیر دولت به پاکستان می‌گوید: در مجمع همسایگان در موضوع مبادلات فرهنگی با پاکستان نسبت به دیگر کشورها ضعیف‌تر هستیم در صورتی‌که ظرفیت‌های گسترده‌ای برای گسترش روابط دو کشور وجود دارد اما این ظرفیت آنگونه که باید عملیاتی نشده و امید است با جدیت دولت سیزدهم فرصت استفاده از این ظرفیت معطل فراهم شده است.

رایزن اسبق فرهنگی ایران در سنگال در پایان می‌گوید: دولت در این مدت تلاش مضاعفی برای دیپلماسی رسمی با همسایگان بوده تا فشار حداکثری را خنثی کند و در این راستا حجم مبادلات اقتصادی نیز بهبود پیدا کرده است.

به گزارش ایمنا، در میان انواع دیپلماسی نوین، دیپلماسی عمومی و فرهنگی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است چرا که دیپلماسی فرهنگی به کشورها اجازه داده می‌شود با استناد بر عناصر کلیدی و نفوذ دولت‌های خود، به طور مستقیم با مخاطبان خارجی یعنی جامعه کشور مقابل ارتباط برقرار کند و در این راستا باید گفت استفاده از فرهنگ و به خدمت گرفتن ابزارهای فرهنگی در دیپلماسی در مقایسه با ابزارها و اهرم‌های رایج دیگر در روابط بین‌الملل دارای مزایایی است.

در واقع دیپلماسی فرهنگی بیشتر به دنبال کشف، تعریف و ترویج ارزش‌ها و منافع مشترک و جهان شمول و سپس، تأمین منافع ملی در چارچوب این ارزش‌ها و منافع مشترک است که این ظرفیت را دارد تا منعطف و خلاقانه‌تر از دیپلماسی سنتی به اهداف خود دست پیدا کند و در این مسیر با سهولت بیشتری امکان نفوذ به لایه‌های مختلف جامعه مقابل را دارد و در نتیجه با نفوذ خود، قدرت‌آفرین نیز خواهد بود.

گزارش از بهار یوسفیان، خبرنگار ایمنا

کد خبر 749221

دیگر خبرها

  • توافق مهم ایران و عربستان انجام شد | جلسه مشترک عبداللهیان و بن فرحان
  • صندوق سرمایه‌گذاری مشترک ایران و امارات تشکیل شود
  • توسعه پارس جنوبی روزانه ۴۲ میلیون مترمکعب به ظرفیت تولید گاز کشور می‌افزاید
  • ساخت فیلم تاریخی جدید در ایران
  • توافق ایران و امارات برای تقویت همکاری‌های تجاری
  • افزایش تجارت ایران و امارات به ۳۰ میلیارد دلار+ فیلم
  • دستاورد سفر بذرپاش به امارات چه بود؟
  • غفلت در بهره‌برداری از میادین مشترک نفت و گاز، چه بر سر آینده اقتصاد می آورد؟
  • وقتی «فرهنگ» در میدان «دیپلماسی» قد عَلَم می‌کند
  • صندوق سرمایه گذاری مشترک ایران و امارات تشکیل شود